Mademoiselle Noir

کلمات کلیدی

Six

سه شنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۷، ۰۶:۳۴ ب.ظ

در نهایت شب, در حال موزیک راک, جز, بلوز ... اینا رو حدودا دو ماه پیش نوشتم ... یه جور پلات واسه یه کار, شاید نمایشنامه ... امشب دوباره خوندمشون ... جیزس! ... سوختن تکه های چوب ... صدای جرق جرق بخاری هیزمی ... موری داغون تر از همیشه, مسیر یکنواخت همیشگی از کلاس تا خونه رو قدم زد ... قدم زدن تا اخر, تا تموم شدن ... ولی نشد ... دردهای سر بسته تازه داشتن بالغ می شدن ... موری هیچوقت سیگار نمی کشید ... موری هیچوقت نگفت سیگار می کشه یا نه ... فقط بی معطلی شعله ی ابی فندک نقره اشو کشید به سر سیگار ... موری هیچوقت نگفت وینستون بلو یا سیلور؟! هیچوقت از مارلبروی گلد فیلتر پلاس حرفی نزد ... کنار شومینه ام. کشیدن کبریت ابی به جیوه قهوه ای ... چرخیدن نگاهش رو صورتم. خراب شدن کتابخونه ات رو سر جفتمون ... صدات کردن ... شاندل چطوره؟! ... چیزی به ذهنم نمی رسه ... چرا نباید خودت به ذهنت برسی؟! ... شکستن عینک ها ... شبیه بودن فرم عینکت به عینک قبلیم ... زنده شدن خاطرات لای گرد و غبار ... شاندل؟! با شنل موافقی؟! گوشه ی لبش کج میشه ... یه عطر زنونه ... (سر تکون میدم) هوم ... کوکو مدمزل شنل ... وری نایس! ... جای خالی حلقه تو انگشتش یه لحظه مثل تصویر توی خواب, امد و رفت ... می دونی ما همیشه دنبال شیم, با هر نفس, تعقیبش می کنیم ... مهربونی رو میگم. عشق ... همین که بهش رسیدیم پسش می زنیم ... خیلی اروم پرسیدم ... همه موم دنبال یه جا می گردیم, که بار سنگینمونو یه دم بذاریم زمین ... تو ... منتظر همین بودی؟! بهش رسیدی؟! می خوام تجربه ی اون یه دمتو بشنوم ...

۹۷/۰۴/۱۲
chandelle 19

آبی